آری برادر چنین بود
جایی برای تبادل اندیشه ها

با حضور در سایت http://www.dar-alhuda.net/ قبرستان بقیع را جز میراث شیعیان قرار دهید 50000 امضا لازم است تا این مکان مقدس توسط یونسکو ثبت شود


نوشته شده در تاريخ جمعه 5 آبان 1391برچسب:, توسط سلحشور

ما خون دلها خورده ایم ، قرارمان برای نسل نوجوان و جوان این نبود! من آنروز یک عشق داشتم ؛ پیروزی یا شهادت ، بعضی ها امروز هر ساعت ، عاشق و معشوق آدم های غریبه می شوند و به سادگی دل می دهند و دل ربایی می کنند!
من آنروز از گل و لای و خاک سنگرها بر لباسهای ساده ام لذت می بردم و بعضی ها امروز از شلوارهای لی خاک نما و پاره پوره خارجی !من آنروز در جبهه زیر آفتاب داغ ، چفیه بر سر می انداختم تا نسوزم ، بعضی ها امروز رو سری از سر انداخته اند که موی سر به نامحرم نشان داده و بسوزند ودیگران راهم بسوزانند !


من آنروز در خط مقدم برادران غریبه زیادی را می دیدم و به همه می گفتم : خدا قوت، نه خسته برادر! ، بعضی ها امروز برای طرح دوستی ، فقط با عجله از همه می پرسند : ASL?من در شب قبل از عملیات بر دستانم حنا می زدم تا در جشن پیروزی یا شهادت شرکت کنم ، بعضی ها امروز بر چهره شان هفت قلم مواد آرایشی خارجی می زنند تا به نامحرم بگویند : من های کلاسم ، نگاهم کنید !من آنروز در وصیت نامه ام می نوشتم : خواهرم حجاب تو بر علیه دشمن از خون من موثر تر است ، بعضی ها امروز حتی در پروفایل شان می نویسند : همیشه به روز هستم ، دوره و زمانه عوض شده و عشق من مد گرایی و تقلید از غربی هاست !

من آنروز در بیسیم از بچه های پشتیبان می خواستم از طرفم برای دشمن نخود و آجر و سنگ ( آتش) بفرستند ، بعضی ها امروز به هر ناشناسی می گویند : برایم شارژ بفرست !من آنروز مشامم از بوی دود و باروت پر بود و برای رسیدن به هدفم ، از آن لذت می بردم ، بعضی ها امروز از بوی الکل در انواع ادکلن های خارجی !من آنروز خشاب و اسلحه ام را برای نابودی دشمن در بغل گرفته بودم و بعضی ها امروز سگ های نجس تزئینی گران قیمت را !


من آنروز در جبهه ، اوقات فراغتم را در چاله هایی قبر مانند ، قرآن می خواندم و اسغفار می کردم و لذت می بردم ، بعضی ها امروز در چت رو م ها به دنبال عشق ناشناس و گمشده ساعتها به بطالت ، پرسه می زنند و روم عوض می کنند !من آنروز در هنگام عملیات ، در گوشی بیسیم ، یا زهرا(س) و یا حسین(ع) می گفتم و بعضی ها امروز در گوشی خود ،از نفس ، عشق ، ناز و فدایت شوم به نامحرم و ناشناس!من آنروز یک دست لباس خاکی داشتم وبا آن احساس غرور ، زیبایی و عزت و شکر خدا می کردم ، بعضی ها امروز لباس های رنگارنگ خارجی و صورتی تزئین شده اما خود انگاره ای زشت که هیچگاه با تغییر مد ،از خودشان راضی نمی شوند !

من آنروز با بند انگشتانم ، با ذکر استغفرالله وقت می گذراندم و بعضی ها امروز با دگمه های بیجان موبایل برای اس ام اس های عاشقانه جدید و یا کلیدهای کیبورد برای ارسال پی ام های عمومی دعوت به دوستی در روم ها ! من آنروز باد گیرم را تا روی دست و پا می کشیدم تا شیمیایی نشوم ، بعضی ها امروز شلوار و مانتوی کوتاه را انتخاب کرده اند که فضا را هم آلوده کنند !

من آنروز در خط مقدم حتی مراقب عطسه هایم بودم که حضور گروهانم را به دشمن راپرت ندهم ، بعضی ها امروز بی واهمه در خیابان قه قه می زنند و با بزک وآرایش و البسه رنگارنگ ، جلب تو جه نامحرم کرده و می گویند : مرا نیز به حساب آورید ، آدمم !من آنروز قبل از عملیات از حلالیت خواهی از همرزمانم و بعد از عملیات ، از شکر خدا و یاد دوستان شهیدم صحبت می کردم و بعضی ها امروز از پایان سریال های عاشقانه فارسی وان و من و تو و مارک نوشیدنی های سر میز آنها !من آنروز بعد از عملیات از بلندگوهای گوشه و کنار خط ، بهر نبردی بی امان ... را می شنیدم ، و بعضی ها امروز با سیستم گوش خراش ماشین بابا ، آهنگ های رپ با الفاظ رکیک به محارم !من آنروز از اطلاعات شخصی خود و دسته و گروهانم مراقبت می کردم تا دشمن از آن سوء استفاده نکند ، بعضی ها امروز حتی مشخصات و عکس های شخصی و خانوادگی شان را بی پروا در فیس بوک و توئیتر منتشر کرده تا نامحرمان و بیگانگان هم آن را ببینند !

من آنروز در خط مقدم ساعت ها بیدار می ماندم تا دشمن غافلگیرمان نکند بعضی ها امروز ساعتها برای ملاء عام و مد نمایی ، خود را تزئین می کنند تا نا محرمان را غافلگیر کنند!من آنروز به شوق شرکت در عملیات یا به یاد همسنگران شهیدم اشک می ریختم و قصد انتقام از دشمن را داشتم ، بعضی ها امروز برای شکستهای عشقی شان افسرده اند و قصد انتقام از تمام آدمها و زمین و زمان را دارند !من آنروز سرنگ ضد شیمیایی بر بدن خود شلیک می کردم ، بعضی ها امروز ، گونه بر رخ خود تزریق میکنند تا به چشم بیایند !

من آنروز خواب را بر چشمانم حرام می کردم تا ذلیل حمله غافلگیرانه دشمن نشوم ، بعضی ها امروز خواب را با نگاه به مانیتور کوچک موبایل برای اعلام تعهد به نامحرم ، بر خود حرام کرده اند!نه ! این قرارمان نبود ! ما رفتیم تا شما نیز راهمان را ادامه دهید ، رفتیم تا امنیت امروز را به ارمغان بیاوریم و تو بتوانی عفت و حجاب فاطمی را بر گزینی ! رفتیم تا دشمن ، نتواند حیای شما را به بی حیایی تبدیل کند ،رفتیم تا اطاعت کنیم از قرآن و رسول و اولی الا مر ، تو هم مراعات کن ! بر گرد و اندکی بیاندیش ؛ ... ما خون دلها خورده ایم ! منبع : وبلاگ زیبا وب ، برگزیده ای از یادداشت های یک جانباز شرکت کننده در عملیات ، والفجر 8 ، کربلای5 ، نصر و ...

 

نظر فراموش نشود


نوشته شده در تاريخ شنبه 27 خرداد 1391برچسب:بی حجابی, دل نوشته,دلنوشته,بی حیایی,شهید, توسط سلحشور

نیمه رجب
هجران غم انگیز احیاگر حماسه های جاوید کربلا
حضرت زینب (س) را به سوگ می نشینیم


هر کس بر مصیبت های این دختر ( زینب سلام الله ) بگرید
همانند کسی است که بر برادرا  حسن وحسین (ع) ، گریسته است 
پیامبر اکرم (ص

السلام علیکِ یا زینب  کبری السلام علیکِ یا بنت رسول الله

السلام علیکِ یا بنت امیرالمومنین (س)


 عشق با زینب تبانی کرده است 
رنگ گل را ارغوانی کرده است

هست کیش رهبریت کیش او
صبر زانو می زند در پیش او . . .


صبر را مفهوم معنا زینب است

کعبه غمهای دنیا زینب است

چون حسین است آفتاب شهر عشق

ماهتاب عالم آرا زینب است

 

پس از شهادت امام حسین ـ علیه السّلام ـ در روز دهم محرم سال 61 هـ .ق اهل بیت ـ علیهم السلام ـ و حرم امام به اسارت دشمن درآمدند. پس از ورود به کوفه، و خوشحالی درباریان و ابن زیاد و گرفتن مراسمی به خاطره پیروزی، به طرف شام، محل استقرار یزید حرکت نمودند. وقتی سر حسین ـ علیه السّلام ـ و یارانش و اسراء در مقابل یزید حاضر شدند، تشریفات درباری به همان فراوانی بارگاه ابن زیاد انجام شد. « زحر بن قیس که کاروان را به عنوان نماینده ابن زیاد هدایت می کرد سخنرانی طولانی ایراد کرد و در آن به شرح چگونگی شهادت امام حسین ـ علیه السّلام ـ و یارانش پرداخت.»
سپس از میان مردم، بعضی ها نسبت به اسارت خاندان نبوت اعتراض کردند و یزید ساکت و جوابی نداد. وقتی بزرگان و سران اهل شام که یزید به مناسبت پیروزی خود، دعوت کرده بود، حاضر شدند، اسراء و سرهای مقدس را نیز به مجلس آوردند. پس از درخواست مرد سرخ پوستی از اهل شام برای کنیزی گرفتن فاطمه دختر حسین ـ علیه السّلام ـ از یزید، و جلوگیری زینب ـ سلام الله علیها ـ از این کار و گفتگوهای تند بین یزید و ایشان و زدن چوب خیزران بر لبهای مبارک امام ـ علیه السّلام ـ بود که حضرت زینب ـ سلام الله علیها ـ برخاست و خطبة‌ آتشینی ایراد کردند.

متن عربی این خطبه در لهوف آمده است

 

( مولف بزرگوار این کتاب سید رضی الدین علی بن موسی بن جعفر بن محمد بن طاووس حلی (متوفی664 ه.ق) یکی از اعلام امامیه در قرن هفتم میباشد او یکی از پرکارترین مولفین در آن قرن محسوب میگردد که کتابخانه ابن طاووس نموداری از این تلاش او را نشان میدهد. اصولا خاندان "ابن طاووس" عموما خاندان علم و سیادت و دودمان فضیلت و تقوا بودند ولی در خاندان شریف دو شخصیت بارز بیش از دیگران درخشیدند . سید رضی الدین سید علی بن موسی برادر بزرگتر و صاحب این اثر تاریخی و حماسی و برادر کوچکتر سید احمد بن موسی جعفر بن طاووس صاحب تفسیر شواهد القران . )

¤¤¤¤¤ ترجمه خطبه چنین است : ¤¤¤¤¤

«زینب دختر علی بن ابی طالب ـ علیه السّلام ـ برخاست و گفت: » سپاس خدای را که پروردگار جهانیان است و درود خدا بر پیغمبر ـ صلی الله علیه و آله ـ و همة خاندان او باد. راست گفت خدای سبحانه که فرمود: «سزای کسانی که مرتکب کار زشت شدند زشتی است، آنان که آیات خدا را تکذیب کردند و به آن ها استهزاء نمودند.»
ای یزید آیا گمان می بری این که اطراف زمین و ‌آفاق آسمان را بر ما تنگ گرفتی و راه چاره را بر ما بستی که ما را به مانند کنیزان به اسیری برند، ما نزد خدا خوار و تو سربلند گشته و دارای مقام و منزلت شده ای، پس خود را بزرگ پنداشته به خود بالیدی، شادمان و مسرور گشتی که دیدی دنیا چند روزی به کام تو شده و کارها بر وفق مراد تو می چرخد، و حکومتی که حق ما بود در اختیار تو قرار گرفته است، آرام باش، آهسته تر. آیا فراموش کرده ای قول خداوند متعال را «گمان نکنند آنان که کافر گشته اند این که ما آنها را مهلت می دهیم به نفع و خیر آنان است، بلکه ایشان را مهلت می دهیم تا گناه بیشتر کنند و آنان را عذابی باشد دردناک»

آیا این از عدالت است ای فرزند بردگان آزاد شده (رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ ) که تو، زنان و کنیزگان خود را پشت پرده نگه داری ولی دختران رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ اسیر باشند؟ پرده حشمت و حرمت ایشان را هتک کنی و صورتهایشان را بگشایی، دشمنان آنان را شهر به شهر ببرند، بومی و غریب چشم بدانها دوزند، و نزدیک و دور و وضیع و شریف چهرة آنان را بنگرند در حالی که از مردان و پرستاران ایشان کسی با ایشان نبوده و چگونه امید می رود که مراقبت و نگهبانی ما کند کسی که جگر آزادگان را جویده و از دهان بیرون افکنده است، و گوشتش به خون شهیدان نمو کرده است. کنایه از این که از فرزند هند جگر خوار چه توقع می توان داشت چگونه به دشمنی با ما نشتابد آن کسی که کینه ما را از بدر و احد در دل دارد و همیشه با دیدة بغض و عداوت در ما می نگرد. آن گاه بدون آن که خود را گناهکار بدانی و مرتکب امری عظیم بشماری این شعر می خوانی:


فاهلوا و استهلوا فرحاً ثم قالوا یا یزید لا تشل


و با چوبی که در دست داری بر دندانهای ابو عبدالله ـ علیه السّلام ـ سید جوانان اهل بهشت می زنی. چرا این شعر نخوانی حال آن که دل های ما را مجروح و زخمناک نمودی و اصل و ریشة ما را با ریختن خون ذریة رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ و ستارگان روی زمین از آل عبدالمطلب بریدی، آن گاه پدران و نیاکان خود را ندا می دهی و گمان داری که ندای تو را می شنوند. زود باشد که به آنان ملحق شوی و آرزو کنی کاش شل و گنگ بودی نمی گفتی آنچه را که گفتی و نمی کردی آنچه را کردی.
بارالها بگیر حق ما را و انتقام بکش از هر که به ما ستم کرد و فرو فرست غضب خود را بر هر که خون ما ریخت و حامیان ما را کشت. ای یزید! به خدا سوگند نشکافتی مگر پوست خود را، و نبریدی مگر گوشت خود را و زود باشد که بر رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ وارد شوی در حالتی که بر دوش داشته باشی مسئولیت ریختن خون ذریة او را، و شکستن حرمت عترت و پاره تن او را، در هنگامی که خداوند جمع می کند پراکندگی ایشان را، و می گیرد حق ایشان را «و گمان مبر آنان را که در راه خدا کشته شدند مردگانند، بلکه ایشان زنده اند و نزد پروردگار خود روزی می خورند.» و کافی است تو را خداوند از جهت داوری و کافی است محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ تو را برای مخاصمت و جبرئیل برای یاری او و معاونت.

و بزودی آن کس که کار حکومت تو را فراهم ساخت و تو را بر گردن مسلمانان سوار نمود، بداند که پاداش ستمکاران بد است و در یابد که مقام کدام یک از شما بدتر و یاور او ضعیف تر است. و اگر مصایب روزگار مرا بر آن داشت که با تو مخاطبه و تکلم کنم ولی بدان قدر تو را کم می کنم و سرزنش تو را عظیم و توبیخ تو را بسیار می شمارم، این جزع و بی تابی که می بینی نه از ترس قدرت و هیبت توست، لکن چشمها گریان و سینه ها سوزان است.
چه سخت و دشوار است که نجیبانی که لشکر خداوندند به دست طلقاء (آزاد شدگان) که حزب شیطانند، کشته گردند و خون ما از دستهایشان بریزد، و دهان ایشان از گوشت ما بدوشد و آن جسد های پاک و پاکیزه را گرگهای بیابان سرکشی کنند، و کفتارها در خاک بغلطانند (کنایه از غربت و بی کسی آنها). ای یزید! اگر امروز ما را غنیمت خود دانستی زود باشد که این غنیمت موجب غرامت(ضرر) تو گردد در هنگامی که نیابی مگر آنچه را که از پیش فرستاده ای، و نیست خداوند بر بندگان ستم کننده، به خدا شکایت می کنیم و بر او اعتماد می نماییم.

ای یزید! هر کید و مکر که داری بکن، هر کوشش که خواهی بنمای، هر جهد که داری به کار گیر، به خدا سوگند هرگز نتوانی نام و یاد ما را محو کنی، وحی ما را نتوانی از بین ببری، به نهایت ما نتوانی رسید، هرگز ننگ این ستم را از خود نتوانی زدود، رای توست و روزهای قدرت تو اندک و جمعیت تو رو به پراکندگی است،‌در روزی که منادی حق ندا کند که لعنت خدا بر ستمکاران باد. سپاس خدای را که اول ما را به سعادت و مغفرت ثبت کرد و آخر ما را به شهادت و رحمت فائز گرداند، از خدا می خواهیم که ثواب آنها را کامل کند و بر ثوابشان بیفزاید، و برای ما نیکو خلف و جانشین باشد، که اوست خداوند رحیم و پروردگار ودود، و ما را کافی در هر امری و نیکو وکیل است.


نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 17 خرداد 1391برچسب:حضرت زینب,روز پرستار,کربلا, توسط سلحشور

رئیس دادگاه محاکمه حسنی مبارک رئیس جمهور مخلوع مصر با استناد به بندهای مختلف قوانین کیفری این کشور اعلام کرد که این دادگاه حسنی مبارک و حبیب العادلی وزیر کشور وی را به زندان ابد محکوم کرده است.

به گزارش سرویس بین الملل انتخاب، دادگاه همچنین مقامات ارشد وزارت کشور و پلیس از جمله احمد محمد رمزی عبد الرشید، عدلی مصطفی عبد الرحمن فاید، حسن محمد عبد الرحمن یوسف، اسماعیل محمد عبد الجواد ، اسامه یوسف المراسی و عمر عبدالعزیز عفیفی را تبرئه کرد.



دادگاه مصر ، همچنین، جمال و علا، پسران حسنی مبارک رئیس جمهور سابق این کشور را از اتهامات وارده تبرئه کرد.

 

قاضی دادگاه جنایی مصر مدعی شد، هیچ گونه مدرکی مبنی بر کشته شدن تظاهرکنندگان با گلوله نیروهای امنیتی و پلیس وجود ندارد. این دادگاه همچنین شش معاون ارشد امنیتی وزیر کشور اسبق را از اتهاماتشان تبرئه کرد.

پس از صدور حکم حبس ابد برای حسنی مبارک و حبیب العادلی و تبرئه جمال و علا، فرزندان مبارک، درگیری‌های شدیدی داخل و خارج از صحن دادگاه روی داد. مردم معترض با سر دادن شعارهایی، خواستار اعدام مبارک و همدستانش شدند.

ای قاضی مزدور!!! این جنایات رو چه جوری انکار می کنی؟

 

محمد عاطف جوان مصری کشته شده در تظاهرات قاهره

 

برای دیدن ویدئو روی همین لینک کلیک کنید.

به نقل از فارس: نیروهای نظامی مصر روز گذشته یک زن انقلابی را در نزدیکی میدان التحریر به گروگان گرفته و با باتوم، چوب و چکمه بر سر، صورت و سینه وی می کوبند... این زن به شهادت رسید ...


ما از مردم آزاده ی مصر حمایت می کنیم

 

 


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 15 خرداد 1391برچسب:مصر,دیکتاتور,حسنی,مبارک,حسنی مبارک,جنایت,حبس ابد, توسط سلحشور

روز ولادت مولود کعبه و روز پدر مبارک

آن شیر دلاور که زبهر طمع نفس

 در خوان جهان پنجه نیالود، علی بود

شاهی که وصی بود و ولی بود، علی بود

سلطان سخا و کرم و جود، علی بود . . .

دوستان عزیز ما همیشه به امام علی (علیه السلام)به عنوان یک امام یک مرد بزرگ یک ابر مرد حقیقی و به عنوان کسی که همه ی احساس ها تجلیل ها و تقدیس های مارا به خود اختصاص داده اعتقاد داریم و همیشه در طول تاریخ بعد از اسلام ملت ما افتخار ستایش او را داشته است اما متاسفانه ان چنان که باید وشاید او را نشناخته است زیرا بیشتر به ستایش او پرداخته ایم نه شناختن او .

                                                                        قسمتی از کتاب علی تنهاست دکتر شریعتی

این کتاب زیبا از دکتر شریعتی را برای دانلود گذاشته ام

علي تنهاست

دانلود کتاب (جهت دانلود کليک کنيد)

2151 kb


نوشته شده در تاريخ دو شنبه 15 خرداد 1391برچسب:ولادت,امام علی,علی,شریعتی,علی تنهاست,روز,روز پدر,پدر,مرد, توسط سلحشور

 

باز غم ریخت به زخم دل ارباب نمک ...

باز خون ریخت ز چمان غم آلود ملک ...

گر سگی نام تو را برد و ادب پاس نداشت ...

( نشود قدر قمر کاسته از عو عو سگ )

 


جلوه صورت مهدی که هویدا نشود

جان زهرا قسم این زخم مداوا نشود

تا نگردد به درک آن سگ ملعون واصل

عقده شیعه به عبّاس قسم وا نشود ...

 

به خدا ظلم به مظلوم عقوبت دارد ...

این سخنها به ابالفضل خجالت دارد ...

قدر سگ بیشتر از ارزش شاهین نجفیست ...

که نه فرهنگ ... نه ناموس ... نه غیرت دارد ...

 

باز خون جگر حضرت زهرا بارید

اشک از دیده گریان مسیحا بارید

باز اباصالح دلتنگ عزاداری کرد ...

اشک نه ... خون دل از دیده مولا بارید ...

 

حضرت هادی ما ... آه ... عذابی دیده

تاب را از جگرش زهر جفا ببریده

متوکّل به سویش باده تعارف کرده ...

مثل زینب او هم ... بزم شرابی دیده ...

 

باز هم ولوله در عالم غیب افتاده

زهر را معتز سفّاک به هادی داده

ای خدا سینه ام از غربت او می سوزد

با لب تشنه ببین روی زمین افتاده ...

 

پشت تابوت کنیزی لب خود باز نمود

باز آهنگ غریبانه خود ساز نمود ...

گفت تنها سخنی ... رازی را افشا کرد

شکوه از روز دوشنبه را آغاز نمود ...

 

گفت : ای وای از این روز چه ها ما دیدیم

گفت : از این روز جفا بود و بلا تا دیدیم

نه فقط سینه ما از شرر هادی سوخت ...

ما در این روز غم کرببلا را دیدیم ...


شاعر : سید عبدالرضا هاشمی

 

 


نوشته شده در تاريخ شنبه 6 خرداد 1391برچسب:امام هادی,امام علی النقی,شاهین نجفی,امام مهدی,, توسط سلحشور

امروز زمین و آسمان می گرید
از بهر غريب سامرا می گرید
جا دارد اگر كه شیعه خون گریه کند
چون مهدی صاحب الزمان می گرید
غروب غریبانه دهمین آفتاب ولایت، بر رهروان راه مقدسش تسلیت باد!

 

دوستان عزیز دوست ندارم در روز شهادت امام هادی فقط اندوهگین باشیم البته این خوب است اما شور بدون شعور نه تنها اثری ندارد بلکه حتی ممکن است باعث گمراهی شود به همین خاطر چند حدیث از ایشان می گذارم تا کمی بیشتر با معارف اهل بیت علهم السلام آشنا شویم.

 مَن تَواضَعَ فِِی الدُّنیا لِاخوانِهِ فَهُوَ عِندَ اللهِ مِنَ الصِّدّیقینَ وَ مِن شیعَةِ عَلِیِّ بنِ أَبِی طالبٍ حَقّاً

کسی که در معاشرت با برادران دینی خود، تواضع کند، به راستی چنین کسی نزد خدا از صدّیقین و از شیعیان علی بن ابی طالب(علیه السلام) خواهد بود.

احتجاج، ج1، ص 460

الْغَضَبُ عَلى مَنْ لا تَمْلِكُ عَجْزٌ، وَ عَلى مَنْ تَمْلِكُ لُؤْمٌ
غضب و تندى در مقابل آن كسى كه توان مقابله با او را ندارى، علامت عجز و ناتوانى است، ولى در مقابل كسى كه توان مقابله و رو در روئى او را دارى علامت پستى و رذالت است.

مستدرك الوسائل: ج 12، ص 11، ح 13376

مَنْ اَطاعَ الْخالِقَ لَمْ یُبالِ بِسَخَطِ الْمَخْلُوقینَ

هركس مطیع و پیرو خدا باشد از قهر و كارشكنى دیگران باكى نخواهد داشت.

بحارالا نوار: ج 50، ص 177، ح 56

 مَن کَانَ عَلی بَیِّنةٍ مِن رَبِّهِ هَانَت عَلیهِ مَصائِبُ الدُّنیا وَ لَو قرضَ و نشرَ  
هر که بر طریق خداپرستی محکم و استوار باشد، مصائب دنیا بر وی سبک آید، گر چه تکه تکه شود.

تحف العقول، ص 511

التَّواضُعُ أَن تُعطِی النّاسَ مَا تُحِبُّ أَن تُعطاه  
فروتنی در آن است که با مردم چنان کنی که دوست داری با تو چنان باشند.

المحجة البیضاء ، ج 5 ، ص 225

العُقُوقُ یُعَقِّب القِلَّة و یُؤدِّی إِلی الذِّلَّة  
نارضایتی پدر و مادر ، کم توانی را به دنبال دارد و آدمی را به ذلت می کشاند.

مسند الامام الهادی ، ص 303

العِتابُ مِفتَاحُ الِّثقالِ ، و العِتابُ خَیرٌ مِن الحِقد
گلایه كلید گرانباری است ، ولی گلایه بهتر از كینه توزی است.

مسند الامام الهادی ، ص 304

 لَو سَلَکَ النّاسُ وادِیاً شُعباً لَسَلَکتُ وادِیَ رَجُلٍ عَبَدَاللهَ وَحَدَهُ خالِصاً
اگر مردم در راههای مختلف حرکت کنند. هر آینه من در مسیر و وادی مردی حرکت خواهم کرد که خدا را به تنهایی خالصانه عبادت می کند.

 


نوشته شده در تاريخ جمعه 5 خرداد 1391برچسب:شهادت,پیام,پیام تسلیت, امام,امام هادی,هادی, توسط سلحشور

صفحه قبل 1 2 صفحه بعد